خرابکاری هات
سلام پسر رویایی من عزیزکم امروز اولین خرابکاریش و کرد زد یکی از سینی های پذیرایی مامان و که با پیشدستی هاش ست بود و خیلی خشگل بود وشیکست فدای سرت خوشگلم اقاجونم که با دست پر از سرکار اومد بهت یه سیب بزرگ قرمز داد تو هم با خوشحالی با اون 5 تا دندون کوچولویه نازت هی با حرص گازش میزدی اخرشم که حریف سیب نشدی زدی زیر گریه ماه من امروز بعد از ظهر حسابی خوابیدی و گذاشتی مامان برای بابا دسر مورد علاقه اش شله زرد درست کنه حالا هم که بیدار شدی هی کشو های تلوزیون و خالی میکنی رو زمین منم که هی پشت بندت باید برم جمع کنم راستی امروز کلا رو فاز باحالی می چرخیدی ... قطره های اهن و مولتی ویتامین و از رو میز کامپیوتر برداشتی اخه جوجویه ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
21:01